*یه دلبر و هزار و یک خوبی
یه نوکری که خیلی دلتنگه
نکنه قبولم نکنی آقا
نکنه حنام پیش تو بی رنگه
شبیه کفتری که پرپر میزنه
دلم به عشق حرم داره پر میزنه
همه میگن یه روزی اگه بری حرم
حرم نشد دم مرگ آقا سر میزنه
ثارالله یاحسین ثارالله
----------
اگه دوای دردم تویی
بذار همیشه مبتلا باشم
بده اجازه بعد مرگم تا
قد یه قبری تو حرم جا شم
درازه سمت تو این دستای گدا
گدایی از من و بخشش کار شما
گدا گدای شب جمعه است آقاجون
بده برات حرم در راه خدا
ثارالله یاحسین ثارالله
--------
تو شاهی و یه عالمی بنده
یه عالم از لطف تو شرمنده
دار و ندارمو میریزم تا
از رو رضایت بکنی خنده
پر شده عطر حرم آقا دور و برم
روضه به روضه به عشقت در به درم
همه میگن آخرش دیوونه میشی
دنیا بدون دیوونه ام نذار سر به سرم
ثارالله یاحسین ثارالله*
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
دعای بسیار مجرب که حاجت تان را بحق پنج تن برآورده می کند .این دعا برای بعد از نمازهای یومیه بسیارتوصیه شده است.
اِلهی بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ اَنتَ المَحمُودُ وَ بِحَقِّ عَلیٍّ وَ اَنتَ العالی وَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ اَنتَ فاطِرُ
السَّمواتِ و الأرضِ وَ بِحَقِّ الحَسَنِ وَ اَنتَ المُحسِنُ وَ بِحَقِّ الحُسَینِ وَ اَنتَ قَدیمُ الأِحسانِ
اِلهی بِاخُصِّ صِفاتِک وَ بِعِزِّ جَلالِک وَ بِأعظَمِ اَسمائِک وَ بِعِصمَةِ اَنبیائِک وَ بِنورِ اَولیائِک وَ بِدَمِ
شُهَدائِک وَ بِمُناجاتِ فُقَرائِک وَ بِدُعاءِ صُلَحائِک اَسئَلُکَ زِیادَةً فِی العِلمِ وَ صِحَّةً فِی الجِسمِ وَ
بَرَکَةً فِی الرِزقِ وَ طولآ فِی العُمرِ وَ تَوبَةً قَبلَ المَوتِ وَ راحَةً عِندَ المَوتِ وَ مَغفِرَةً بَعدَ المَوتِ وَ
نَجاةً مِنَ النّارِ وَ دُخُولآ فِی الجَنََّةِ وَ عافیَةً فِی الدُّنیا وُ الاخِرَةِ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.
بعد از گفتن چند مرتبه : اَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوء
بگو : یا مُجیبَ المُضطَرّ (3مرتبه)
اَجِبِ المُضطَرّ بِحَقِّ المُضطَرّ وَ نَحنُ المُضطَرّونَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدَنا مُحَمَّدٍ وَ الِه الطّاهِرینَ.
التماس دعا.
اینکه با حجاب توانسته در معرض نگاه و توجه و تحسین و گاهی اوقات ابراز علاقه قرار بگیرد.
گمان کرده که ظرفیتهای کشف نشده چادر را پس از دهها سال کشف کرده. گمان کرده که با شگردی منحصر به فرد هم خدا را به دست آورده هم خرما را. برای همین است که هر روز مدلی جدیدی از ترکیب چادر و روسری و آستین و ساعت و آرایش را رو میکند و خودش را پرچمدار تبلیغ حجاب میداند، اما حواسش نیست که اساسا چادر قرار است مقابل این خودنماییها را بگیرد و جذابیتهای زنانهاش را بپوشاند. حواسش نیست که در این ترکیب ناهمگون، تعارضی ذاتی دارد. مثل آن آقایی که سالها قبل در یکی از کشورهای خارجی با لباس روحانیت پاپیون زده بود که باید نوآوری کنیم و از قضا اسباب خنده مردم را فراهم کرد.
در این چند سال اخیر، چادر با فرهنگهای جدیدی همراه شده که برخی از آنها اساسا فرقی با بدحجابی ندارد. حتما شما هم دیدهاید دخترانی که چادر را بخشی از تیپ خود میدانند و گویا با استفاده از چادر میخواهند چهره خود را قاب بگیرند. بعد هم در قواره یک فعال اجتماعی ظاهر میشوند و هر روز عکسهای مختلفشان را این طرف و آن طرف منتشر میکنند تا محرم و نامحرم لایکشان کنند.
اما حقیقتا این نوع پوشش که باعث انگشت نما شدن فرد در جامعه میشود، مصداق لباس شهرت نیست؟ در تعریفهای فقهی ما یک شرط اساسی برای حجاب تعریف شده که نباید «جلب توجه» کند. حجاب باید در مسیر عفاف و حیا و پوشیدگی تعریف شود، اما این فرهنگ جدید و ابداعی که از قضا وارداتی هم نیست و ساخت ذهن خلاقانه برخی از بانوان ایرانی است، حجاب جدیدی را معرفی کرده که در مسیر خودنمایی تعریف میشود و از بیخ و بن ضدحجاب است.
اینکه زن بتواند با چادر به آسانی فعالیت اجتماعی کند را هیچ کس منکر نیست،بانوان محجبه و عفیفه قطعا میتوانند با حفظ شئون شرعی به فعالیت اجتماعی بپردازند. اصلا ضرورت همین موضوع بود که چند سال قبل برخی از کارشناسان دور هم جمع شدند و اقدام به طراحی چادرهایی کردند که در عین سادگی، دست و پاگیر بانوان هم نبود.
چادرهایی که مثلا هنگام رانندگی یا حمل کودک محدودیت ایجاد نمیکرد، اما این خلاقیت به مرور تبدیل به یک بدعت شد و طراحان بعدی، به فکر آن افتادند تا چادرهایی جذاب تولید کنند و کار به جایی کشید که باخط نستعلیق و نسخ روی چادر بانوان کلمات قصار مینوشتند و شعار میدادند که با چادر محدودیت نیست و میتواند شما را جذابتر کند! این طراحان ادعا میکنند که فقط با چنین روشهایی میتوان برخی از دختران امروزی که با حجاب ارتباط خوبی ندارند را به سوی چادر کشاند، اما انگار نسخه ناشیانهای که آنها برای حجاب جامعه نوشتهاند، به ضد خود تبدیل شده و به قول جناب مولوی «از قضا سرکنگبین، صفرا فزود»ه است. مخاطب اصلی بازار چادر خانوادههای مذهبی هستند و قطعا این چادرهای تیپیکال بیش از آنکه به دست جامعه هدف برسد، به دست متدینین رسیده و گاهی اوقات گره چادر آنها را شل کرده است.
این تدبیرهای بدعتگونه سابقه بسیاری دارد، مگر در همین یکی-دو دهه اخیر به بهانه مقابله با موسیقیهای مبتذل وارداتی، خودمان به تولید ابتذال نپرداختیم؟ مگر برای آنکه رضایت عدهای را جلب کنیم، پیچ شرعیات را شل نکردیم؟ مگر خطوط قرمزمان را تغییر ندادیم؟ آنقدر که گاهی اوقات موسیقیهای وطنیمان شرمآورتر از برخی نسخههای خارجی شده است.
بیایید تعارف را کنار بگذاریم. این روزها باید نگران حجاب برتر بود. حجابی که در طول همه این سالها نماد پوشش و عفت بوده، حالا در خطر است. دعوای ما، درباره چادر و مانتو نیست. درباره «میل به جذابیت» است. ماجرا این است که این بانوان قبل از انتخاب چادر باید به این سوال پاسخ دهند که آیا میخواهید جذاب باشید یا نه؟ اگر پاسختان مثبت است، تا دلتان بخواهد گزینه دارید، لطفا بیخیال چادر شوید که برای ما مقدس است و عزیز.
حقیقت این است که ما به جای آنکه مردم را وارد دایره دین و حجاب و اعتقاد کنیم، مدام تلاش میکنیم که مساحت این دایره را زیاد کنیم، آنقدر زیاد تا دیگر کسی بیرون نماند. فراموش کردهایم آن کلام امام صادق را که فرمود: کلام ما را بدون حذف و اضافه به مردم بگویید، فطرت آنها خواهد پذیرفت.
بسم رب الشهدا
حرمت دارد...
حرمت دارد عکس شهید
حرمت داردخون شهید
حرمت داردنگاه شهید
حرمت دارد اسم شهید
حرمت دارد غبارروی عکس شهید
حرمت دارد ثانیه ثانیه وجود عکس شهید
وجود عکس شهید درخانه
درتمامی لحظات زندگی
لحظه به لحظه نگاهش
نگاهش برما واعمال ما
بخداحرمت دارد ....
حرمتی سنگین
وچه راحت
تمامی این حرمت ها زیرپا گذاشته میشود
وبرقداست این عکس بی حرمتی میشود
همان عکسی که زینت بخش اتاق وخانه هایمان است
همان عکسی که برعکسش عمل می کنیم
غضب الهی زمانی جاری میشود که:
عکس رادرخانه آویخته ودردل وواقعیت برعکس اهداف ووصیتشان عمل میشود
حرمت شکنی قصاص دارد
آن هم حرمت شهید
قصاصی سخت که ماآن رابداقبالی توصیف میکنیم...
وتوچه میدانی که خون شهید چیست
وقتی گناهی پای همان عکس وهمان نگاه انجام میشود
وقتی به نگاه مظلوم اوتوجهی نمی شود
وقتی شرم ازوجودعکسش حس نمی شود
قصاص دارد
بخدا قصاص دارد....قصاصی سخت
چه دراین دنیا وچه درآخرت بایدپاسخگوی آنان باشیم
پند نوشت:
بترس ازخدا وشهیدان شاهدی که ناظربراعمال ماهستند
بترس
بغض نوشت:
واقعا درد دارددردیاری که به برکت خون شهید است نفس کشیدنمان اینگونه دورویی رفتار شود((((درد دارد))))
فرقی نمی کند کجای جهان ایستاده باشی...
فرقی نمی کند فاصله بین ما یک دیوارباشد یا به اندازه دست هایمان یا فرسنگ ها دوری...
فرقی نمی کند غروب که می شود عصر دلگیر جمعه ای باشد یا غروب بهترین روز از بهترین فصل سال...
تو
در کنار پنجره ایستاده باشی یا در کافه ای که نمی دانم کجاست غرق در مهمترین بحث های روز...
قهوه ات را سربکشی و شانه به شانه سایه ات به خانه برگردی...
فرقی نمی کند تنها باشی یا در همهمه ی آدم های دور و برت...
همین
که عطری، سایه ای، نامی...
مرا به یاد تو بیندازد...
کافیست! آن وقت شاید
به نقطه ی مبهمی خیره شوی...
شاید آه بکشی... شاید خنده تلخی بزنی...
اما
این را می دانم که دلتنگی هیچ وقت دست از سر آدمی بر نمی دارد...
اگر آن روز آن لحظه دلتنگی مبهمی به سراغت آمد، غمگین نباش!
که من به اندازه همه
سال ها و فصل ها و روزهای زندگی ام این حس را خوب می شناسم...
غمگین نباش
که تمام لحظه های دلتنگی را با تو شریکم...
*پی نوشت1:
گاهی وقت ها همه چیز خوب است...
اما نمی دانی چرا دلت گرفته...
بعضی وقت
ها هم همه چیز خراب است و دلت روشن...
تمام زندگی میان دل و راه های پیش رو
کلافه و سرگردان شدیم...
*پی نوشت2: کاش باران ببارد... همین!
مگر میشود ،
برای تخریب روح و قلب
و احساس و دنیای یک انسان ،
تنها یک کلمه بگوییم :
" ببخشید "
مگر میشود ،
عمری را هدر داد
و خوشبختی را گرفت
و باز هم گفت :
" جبران میکنم "
مگر میشود ،
غرور کسی را جلوی دیگران
خرد کرد و با یک کلمه " ببخشید "
غرور له شده اش را پیوند بزنی
مگر میشود ،
در مورد کسی زود قضاوت کرد
اما وقت? متوجه اشتباه خود میشوی
بگوئی:
" ببخشید "
با گفتن ببخشید ،
چه چیز را میشود جبران کرد ؟
چه چیزی را میشود بخشید ؟
گاهی چیزی برای جبران نیست ...
کاری که بتواند اندکی مرهم درد باشد ،
نیست .
گذشت هم جایی ندارد ...
وقتی آگاهانه میدانیم دست به کشتار هویت و شخصیت کسی میزنیم ...
انتظار بخشش هم نابجاست ...
شخصیت کسی را که
با گفتن توهین به آشوب کشیدی ،
با گفتن ببخشید آرام نمی شود ...
آدمها بفهمید
دل آلزایمر نمی گیرد...
پس چرا؟
تو قهری ظاهرا از من جدایی
شبیه بچه های ابتدایی
نمی آیم سراغت باورم کن
خودت رفتی خودت باید بیایی
در دلم مهر کسی خانه نکرده است ، بیا
خانه خالیست ، نگه داشته ام ، جای تو را
دعای هفت هیکل
دعاى هفت هیکل از جمله ادعیه شریفه اى است که هر کس آن را بخواند یا در نزد خود نگاهدارد خداوند تبارک و تعالى او را از غیبت و بدگویى مردمان نگاهدارد و دشمنان او را مغلوب نماید و در بعضى از کتب زیاد بر این مطلب خواص و حسنه نوشته اند. این دعا را نوشته و همراه خود داشته باشید یا بر خواندن آن مداومت داشته باشید.
هیکل اول
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اعیذ نفسى باللّه العلى العظیم اللّه لا اله الا هو الحى القیوم لا تاخذه سنه و لانوم له ما فى السموات و ما فى الارض من ذالذى یشفع عنده الا باذنه یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لایحیطون بشى ء من علمه الا بماشاء وسع کرسیه السموات و الارض و لایوده حفظهما و هو العلى العظیم .
هیکل دوم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اعیذ نفسى باللّه العلى العظیم اذ قالت امراه عمران رب انى نذرت لک ما فى بطنى محررا فتقبل منى انک انت السمیع العلیم سنه من قد ارسلنا قبلک من رسلنا و لاتجد لسنتنا تحویلا اقم الصلوه لدلوک الشمس الى غسق الیل و قران الفجر ان قران الفجر کان مشهودا و من الیل فتهجدبه نافله عسى ان یبعثک ربک مقاما محمودا و قل رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنک سلطانا نصیرا.
هیکل سوم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اعیذ نفسى باللّه العلى العظیم امن الرسول بما انزل الیه من ربه و المومنون کل امن باللّه و ملئکته و کتبه و رسله لانفرق بین احد من رسله و قالوا سمعنا و اطعنا غفرانک ربنا و الیک المصیر لایکلف اللّه نفسا الا وسعها لها ما کسبت وعلیها ما اکتسبت ربنا لاتواخدنا ان نسینا او اخطانا ربنا و لاتحمل علینا اصراکما حملته على الذین من قبلنا ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولینا فانصرنا على القوم الکافرین .
هیکل چهارم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اعیذ نفسى باللّه العلى العظیم و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا و ننزل من القران ما هو شفاء و رحمة للمومنین و لایزید الظالمین الا خسارا و اذا انعمنا على الانسان اعرض و نابجانبه و اذا مسه الشر کان یوسا قل کال یعمل على شاکلته فربکم اعلم بمن هو اهدى سبیلا و بسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربى و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا.
هیکل پنجم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اعیذ نفسى باللّه العلى العظیم قال رب انى و هن العظم منى و اشتعل الراس شیبا و لم اکن بدعائک رب شقیا و انى خفت الموالى من ورائى و کانت امراتى عاقرا فهب لى من لدنک یرثنى ویرث من ال یعقوب و اجعله رب رضیا لقد صدق اللّه رسوله الرویا بالحق لتدخلن المسجد الحرام انشاء اللّه امنین محلقین روسکم و مقصرین لاتخافون فعلم ما لم تعلموا فجعل من دون ذلک فتحا قریبا.
هیکل ششم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اعیذ نفسى باللّه العلى العظیم قل اوحى الى انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قراءنا عجبا یهدى الى الرشد فامنا به ولن نشرک بربنا احدا و انه ، تعالى جد ربنا ما اتخذ صاحبه و لا ولدا و انه ، کان یقول سفیهنا على اللّه شططا.
هیکل هفتم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اعیذ نفسى باللّه العلى العظیم و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین .
کاش در این نا کجا اباد در میان بی راهه ها رهی می یافتم به سوی آزاد زیستن به سوی روشنایی و کاش پرواز را هر گز از یاد نمی بردم، ای کاش شیطان ریشه درخت قلبم را با تبر نفرت از آسمان جدا نمی ساخت تا در سرزمین پشیمانی فرود نایم .ای کاش بادبادک کودکی ام را به این آسانی از کف نداده بودم و ای کاش دنیا این چنین تاریک و خاموش نبود...
مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز
جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی
بگو اگر چه به جایی نمیرسد فریاد
کلام حق دم شمشیر میشود گاهی
بگیر دست مرا آشنای درد ، بگیر
مگو چنین و چنان دیر میشود گاهی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
میلاد نورمبارک
خودت رو ازخودت دارم
دراحوالات آخرالزمان
نشانه آخرالزمان
چرخه زندگی
ده ویژگی افراد بی حیا
به کجا میریم؟؟؟؟؟
دیدگاه آیت الله بهجت درخصوص آرایش زنان دربیرون ازخانه
فلسفه آرایش کردن چیست؟
ای کــــــــــــــــــه مراخوانده ایــــــــــــــــــــ
آنقدربی تو...
عید وحرم یار عجب دعوتی...
سرزمین واژه های واژگون
لعنت به تو و عشق تو و ذات خرابت
[همه عناوین(1145)][عناوین آرشیوشده]