یکشنبه 94 شهریور 8 , ساعت 1:39 عصر
همسرپادشاهی: دیوانه ای را دید که با کودکان بازی می کرد و با انگشت بر زمین خط می کشید.
پرسید: چه می کنی؟
گفت: خانه می سازم.
پرسید: این خانه را می فروشی؟
گفت: می فروشم.
پرسید: قیمت آن چقدر است؟
دیوانه مبلغی گفت و همسر پادشاه دستورداد آن مبلغ را به او بدهند، دیوانه پول را گرفت و میان فقرا قسمت کرد.
هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده و به خانه ای رسید.
خواست داخل شود اجازه ندادند و گفتند این خانه متعلق به همسر شماست.
روز بعد پادشاه خوابش را برای همسرش تعریف کرد.
و او قصه ی دیوانه را گفت.
پادشاه نزد دیوانه رفت. او را دید که با کودکان بازی می کند و خانه می سازد.
گفت: این خانه را می فروشی؟
گفت: می فروشم.
پادشاه پرسید: بهایش چه قدر است؟
دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود!!!
پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروختی.
دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده می خری!!!
میان این دو فرق بسیار است!!!
ارزش کارهای خوب به این است که برای رضای خدا باشد نه برای معامله با خدا.
نوشته شده توسط *مصباح الهــــــــــــدی* | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عشق جاویدان تو
میلاد نورمبارک
خودت رو ازخودت دارم
دراحوالات آخرالزمان
نشانه آخرالزمان
چرخه زندگی
ده ویژگی افراد بی حیا
به کجا میریم؟؟؟؟؟
دیدگاه آیت الله بهجت درخصوص آرایش زنان دربیرون ازخانه
فلسفه آرایش کردن چیست؟
ای کــــــــــــــــــه مراخوانده ایــــــــــــــــــــ
آنقدربی تو...
عید وحرم یار عجب دعوتی...
سرزمین واژه های واژگون
لعنت به تو و عشق تو و ذات خرابت
[همه عناوین(1145)][عناوین آرشیوشده]
میلاد نورمبارک
خودت رو ازخودت دارم
دراحوالات آخرالزمان
نشانه آخرالزمان
چرخه زندگی
ده ویژگی افراد بی حیا
به کجا میریم؟؟؟؟؟
دیدگاه آیت الله بهجت درخصوص آرایش زنان دربیرون ازخانه
فلسفه آرایش کردن چیست؟
ای کــــــــــــــــــه مراخوانده ایــــــــــــــــــــ
آنقدربی تو...
عید وحرم یار عجب دعوتی...
سرزمین واژه های واژگون
لعنت به تو و عشق تو و ذات خرابت
[همه عناوین(1145)][عناوین آرشیوشده]