خدایا گاه فکر میکنم دلم سنگی شده
در این روزگار سنگی و آهنی!
که مرام مردمانش از پولاد و معرفتشان از سیمان است
گاه میگویم بعضیها را باید نفرین کنم...
میگویم بعضیها را نباید بخشید...
اما تو از انتهای دلم لبخند میزنی و میگویی
تو نمیتوانی نبخشی!
و باز میخندی و میگویی... تو میخواهی نبخشی؟!
تو نمیتوانی نبخشی! الان فقط عصبانی و ناراحتی!
دلی که من برای تو ساخته ام مگر میتواند سنگ شود؟!
دلی نرم تر از آب و آبیتر از آسمان
دلی پاک تر از شبنم و زلال تر از باران
این دل نمیتواند نبخشد...
نمیتواند سنگ شود...
آری راست گفتی خدایا.... دلم میسوزد برایشان...
نمیتوانم برایشان آرزوی شرّ کنم...
نمیتوانم از تو توقع بخشش داشته باشم و خود نبخشم...
نمیتوانم تو را دوست بدارم و بندگانت را دشمن بدارم...
نمیتوانم عشق تو را در دل بگیرم و کینه مخلوقاتت را داشته باشم...
نمیتوانم...
ولی آیا این دل میتواند گریه کند؟ میتواند شکوه کند؟
میتواند بنالد و آه برآورد؟
خدایا... باز هم نه؟!
واقعا که! این چه دلی است که برای من ساختهای!
حتی نمیتواند شکایت بندگانت را پیش تو بازگو کند...
حتی نمیتواند از عمق جان آهی بکشد و خانمانشان را ...
خدایا.... پس چاره ای نیست
باز میگویی صبر کنم؟
خدایا چه صبری داری با این بندگان تحفه ات!
مدام هم میگویی فاصبر فاصبر فاصبر!!!
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یقُولُونَ
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ
فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ
آری صبر سخت است... آن هم بر چنان و چنین رفتارهایی...
اما باز هم صبر میکنم...
همانطور که تو بر من صبر میکنی...
بر من و امثال من...
همانطور که امام مهربانم، صبر میکند...
بر من و امثال من...
که با اعمال و رفتارمان او را خون به جگر کردهایم...
خدایا ما را ببخش... به صبر مهدی ات... ما را ببخش
او از ما دید، آنچه را که ... نباید میدید و صبر کرد...
خدایا ما را به مهدی مهربان و صبورت ببخش...
و از مابقی دوران تاریک و سنگی غیبتش بکاه...
چشم ما را به روی ماه نورانی اش روشن نما...
یا کریم...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
میلاد نورمبارک
خودت رو ازخودت دارم
دراحوالات آخرالزمان
نشانه آخرالزمان
چرخه زندگی
ده ویژگی افراد بی حیا
به کجا میریم؟؟؟؟؟
دیدگاه آیت الله بهجت درخصوص آرایش زنان دربیرون ازخانه
فلسفه آرایش کردن چیست؟
ای کــــــــــــــــــه مراخوانده ایــــــــــــــــــــ
آنقدربی تو...
عید وحرم یار عجب دعوتی...
سرزمین واژه های واژگون
لعنت به تو و عشق تو و ذات خرابت
[همه عناوین(1145)][عناوین آرشیوشده]